تفکرات کادر فنی بدترین نتایج را رقم میزند/ تعجب از تصمیم اسکوچیچ
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۱۹۴۱۰
بیژن ذوالفقار نسب در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره لیست ارائه شده از سوی کادر فنی تیم ملی ایران برای شروع اردوی این تیم با بازیکنان داخلی در مسیر آماده سازی برای بازی با سوریه و عراق گفت: من فکر میکنم کاملا طبیعی بود که بازیکنان داخلی را زودتر از لژیونرها دعوت کنند اما خیلی دیر این اردو آغاز میشود که بدون شک به ما آسیب میزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران راجع به تأخیر در شروع اردوی تیم ملی افزود: اردوهای سوریه و عراق بسیار گستردهتر نسبت به برنامه کادر فنی تیم ملی ایران در خارج از کشورهای خودشان برگزار شده است و من واقعا فکر میکنم مشکل بسیار بزرگی برای بازی با آنها خواهیم داشت.
وی با انتقاد از برنامه ریزی سرمربی کروات ملیپوشان تاکید کرد: اسکوچیچ میتوانست خیلی راحت از هفته گذشته برنامههای فنی را آغاز کند. بازیکنان از لحاظ روحی نیاز به هماهنگی با همدیگر دارند. آنها باید احساس خانواده بودن کنند. کدام بازیکن پس از دو روز میتواند چنین احساسی داشته باشد. رفتار حرفهای در اردوها ایجاد میشود. اگر قرار است اردوهای کوتاه هم برگزار کنیم باید با تمام توان باشد نه اینکه با کمترین تأثیرگذاری تنها بخواهیم دورهمی داشته باشیم.
ذوالفقار نسب با اعلام اینکه سختترین حریفان را در آغاز دور نهایی انتخابی جام جهانی قطر داریم، گفت: امیدوارم تیم ملی ایران بازی با سوریه و عراق را راحت تصور نکرده باشد. من مطمئنم این تفکر میتواند بدترین نتایج را سر ما بیاورد. این خیلی خطرناک است که ما نتوانیم خود را از شرایط حریفان آگاه کنیم.
او درباره بازیکنان دعوت شده داخلی به اردوی تیم ملی ایران تصریح کرد: احساس میکنم در خط دفاع با مشکل کمبود بازیکن مواجه هستیم. در خط هافبک ضعف بزرگ در انتخاب بازیکن بازیساز داریم. من واقعا نمیدانم چرا خروجی لیگ برتر بیستم که اتفاقا بار فنی هم داشت اینگونه گزینش شده است. به نظرم تعدادی بازیکن بهتر از اینها هم داشتیم.
ذوالفقار نسب یادآور شد: قبول دارم لژیونرها شاکله اصلی تیم ملی را تشکیل میدهند اما نیاز است که پشتوانه خوبی هم برای آنها ایجاد کنیم. فکر میکنم به خاطر دو تا سه نفر این اردو را صرفا راه انداخته است. متأسفانه این شیوه میتواند برای نتایج تیم ملی ایران در مسیر فعلی بسیار مسموم باشد و باید احساس خطر کنیم چون حریفان بسیار زیادی قدرتمندی داریم.
منبع: پارس فوتبال
کلیدواژه: تیم ملی فوتبال ایران بیژن ذوالفقارنسب تیم ملی فوتبال ایران دراگان اسکوچیچ مسابقات فوتبال مقدماتی جام جهانی 2022 قطر تیم ملی ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۱۹۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف میکند: در عملیات مطلع الفجر به بیشتر اهدافمان دست یافتیم و بیشتر مناطق اشغال شده آزاد شده بود.
آنگونه که فارس روایت میکند، ابراهیم هادی مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمههای شب با بیسیم تماس گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم چه خبر؟ گفت: بیشتر مناطق آزاد شده؛ اما دشمن روی یکی از تپههای مهم منطقه انار شدیداً مقاومت میکنه. گفتم: من با یک گردان نیروی کمکی دارم میام. شما هر طور میتونید تپه رو آزاد کنید. هوا در حال روشن شدن بود که با نیروی کمکی به منطقه انار رسیدم. یکی از بچهها جلو آمد و بیمقدمه گفت: حاجی! ابراهیم رو زدن. تیر خورده تو گردنش.رنگ از چهرهام پرید. با عجله خودم را به سنگر امدادگر رساندم. ابراهیم تقریباً بیهوش بود. خون زیادی از گردنش رفته بود؛ اما گلوله به جای حساسی نخورده بود.پرسیدم: چطوری زدنش؟ تعریف کرد: برای حمله به تپه به هیچ نتیجهای نرسیدیم. هر کس چیزی میگفت. همان موقع ابراهیم بلند شد و رفت رو به سمت تپه و با صدای بلند اذان صبح را گفت! ما هر چه گفتیم برگرد، بیفایده بود. با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقیها قطع شد. اواخر اذان بود که گلولهای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد. نگاهی به چهره ابراهیم انداختم. از این حرکت بچهگانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار را کرد؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم. زمانی که ۱۸ نفر از نیروهای عراقی به سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند. یکی از آنها فرمانده بود.
او را بازجویی کردم. میگفت: ما همگی شیعه و از تیپ بصره هستیم. به ما گفته بودند ایرانیهاآتشپرست هستند. گفته بودند به خاطر اسلام به ایران حمله میکنیم؛ اما وقتی مؤذن شما اذان گفت، بدن ما به لرزه درآمد. یکباره به یاد کربلا افتادیم. برای همین دوستانِ همفکر خودم را جمع کردم و با آنها صحبت کردم. آنها با من آمدند. بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم. الان تپه خالی است. با تعجب به افسر عراقی نگاه کردم. با پایان عملیات اسرای عراقی را تحویل دادیم. حمله ما در آن محور با تصرف تپه به اهداف خود دست یافت و با موفقیت به پایان رسید. از این ماجرا ۵ سال گذشت. زمستان ۶۵ و در اوج عملیات کربلای ۵ بودیم که رزمندهای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید: حاجی! شما تو عملیات مطلع الفجر نبودین؟ گفتم: بله. چطور مگه؟ گفت: آن ۱۸ اسیر رو یادتون میاد؟ من یکی از اونا هستم. وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد: ما به جبهه اومدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. چند روز بعد خبر شهادت و مفقودالاثری همه آن ۱۸ نفر به گوشم رسید.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903616